بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از دستورات خداوند متعال در قرآن کریم همانا رعایت امانت است:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها (سوره مبارکه نساء/58): خداوند شما را فرمان مىدهد كه امانتها را به صاحبانش بازگردانيد؛
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره مبارکه انفال آیه شریفه 27): اى مؤمنان! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد، و در امانتهايتان خيانت نورزيد با آنكه مىدانيد.
واژه امانت گاه به معنای صفتی از صفات نفسانی انسان و در مقابل صفت خیانت است- به فرد متصف به این صفت، «امین» گفته میشود- و گاه به مالی اطلاق میگردد که نزد فردی به امانت گذاشته شده است.
اما اینکه به چه چیزهایی امانت گفته می شود خود بحثی دیگر است که شایسته است به آن پرداخته شود.
شمول و گستردگی امانت
در فرهنگ قرآن و اسلام امانت داری محدود به امانتهایی که افراد در اجتماع به کسی میسپرند، نیست و خود امانت محدود به امانتهای مادی نیست بلکه امانت داری، هم نسبت به صاحبان امانت و هم نسبت به انواع امانتها گسترده است از این رو صاحبان امانت گاهی خداست و گاهی پیامبر خدا و گاه مردم و گاه خود انسان و امانت نیز شامل امانت مادی و معنوی و فردی و اجتماعی میشود که به آن پرداخته میشود.
انواع امانت داری نسبت به صاحبان امانت
امانت داری نسبت به صاحبان امانت حوزههای متعددی دارد.
الف: امانت داری نسبت به خدای متعال
قرآن کریم انسان را امانت دار الهی می داند و با این ویژگی وی را از دیگر موجودات جهان آفرینش امتیاز بخشیده است:
«إِنَّاعَرَضْنَاالْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا »؛ ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند، اما انسان آن را به دوش کشید، او بسیار ظالم و جاهل بود»
آسمان و زمین و کوهها گرچه نوعی معرفت و ذکر و تسبیح و سجده الهی را دارند اما همه اینها به صورت تکوینی است نه با اراده و اختیار. از این رو آنها تکویناً تحت تدبیر الهی هستند. و چون اراده و اختیار و عقل را ندارند تکلیف و مسؤولیت برای آنها معنی ندارد.
از این رو انسان امانت الهی را که همان ولایت الهی است با عقل و اراده و اختیار پذیرفت.
ب: امانت داری نسبت به پیامبر خدا
یکی از صاحبان امانت پیامبر خدا است. این امانت سنت آن حضرت است اما افزون بر سنت، به مقتضای حدیث ثقلین قرآن و عترت از امانتهای پیامبر(ص) نزد مردم است که آن حضرت فرمودند:
« اَيُّهَا النّاسُ فَانَّما اَنَا بَشَرً ، يُوشَكُ اَنْ يَاْتِيَ رَسُولُ رَبّي فَاُجيبُ ، وَ اِنّي تارِكُ فيكُمْ ثِقْلَيْنِ اَوَلُهُما كِتابُ اللّهِ ، فيهِ الهُدي وَالنُّورُ ، فُخُذُوا بِكِتابِ اللّه وَاسْتَمْسِكُوا بِه ، فَحَثَّ عَلي كِتابِ اللّهِ وَرَغَّبَ فيهِ ، ثُمَ قالَ وَ اهْلِبَيْتي ، اُذَكِّرُكُمُ اللّهَ في اَهْلِبَيْتي، اُذَكِرُّكُمُ اللّهَ في اَهْلِبَيْتي ، اُذَكِرْكُمُ اللّهَ في اَهْل بَيْتي …»؛ (صحيح مسلم ۴/۱۸۷۳)؛
ای مردم من میان شما دو چیز گرانمایه به یادگار میگذارم نخست کتاب خدا که در آن هدایت و نور است پس کتاب خدا را بگیرید و به آن تمسّک جویید، پیامبر تشویق و ترغیب فراوانی درباره قرآن فرمودند. سپس فرمود و اهل بیتم را به شما توصیه میکنم که خدا را درباره اهل بیتم فراموش نکنید» (پیامبر سه بار این جمله را تاکید فرمودند) از قرار دادن اهل بیت در کنار قرآن به عنوان دو چیز گرانمایه و سه بار تاکید کردن بر یاد آوردن مسئولیت الهی در مورد آنان از اهمیت این امانت در کنار قرآن حکایت میکند.
ج: امانت داری نسبت به دیگران
انسانها که در جامعه زندگی میکنند و با هم در تعامل هستند از جمله صاحبان امانت هستند که باید در رعایت آن سعی و کوشش کنند و این امانت نیز خود در مصادیق گوناگون است.
اول: اموال
اگر فردی مالی را در پیش انسان به امانت بگذارد حفظ آن امانت و استفاده بهینه از آن، مورد تاکید آموزههای اسلامی است قرآن کریم فرمود:
« إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ »؛ خدای سبحان به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش بدهید و هنگامی که میان مردم داوری می کنید به عدالت داوری کنید»
دوم: امکانات معنوی
بخشی از امانتهایی که مؤمنان موظف به حفظ اداء آن هستند امانتهای معنوی است که از جمله آنها جان و سلامتی، اسرار مردم، عهد و پیمان و رایزنی در مقام مشاوره است.
از این رو پیامبر فرمود: کسی که طبابت میکند ولی به این دانش مهارت نداشته باشد هرگاه به جان یا عضوی از اعضای بدن بیمار زیانی رساند ضامن است.
و علی(ع) فرمودند:
«يَجِبُ عَلَى اَلْإِمَامِ أَنْ يَحْبِسَ اَلْفُسَّاقَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ وَ اَلْجُهَّالَ مِنَ اَلْأَطِبَّاءِ وَ…»؛ بر حاکم اسلامی واجب است دانشمندان تبهکار و پزشکان فاقد مهارتهای لازم (جاهل) را زندانی کند»
سوم: امانت اجتماعی
یکی از مصادیق امانت، امانت داری نسبت به حقوق اجتماعی است و آن ها عبارتند از پست و مقام.
به مقتضای امانت شمرده شدن پست و مقام، شایسته است افرادی به کار گمارده شوند که شایسته آن پست و مقام باشند یعنی هم از نظر مهارت شایستگی داشته باشند و هم از نظر تجربه و هم از نظر تعهّد و پایبندی به وظایف و اگر پست و مقام به افراد نالایق واگذار شود، خیانت به این امانت اجتماعی است از این رو پیامبر اکرم(ص) در رابطه با افرادی که شایستگی تصاحب پست و مقامی را ندارند. آنان را خیانت کار شمرده است و فرمودند:
« مَنْ تَقَدَّمَ عَلَی قَوْمٍ وَ هُوَ یَرَی فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَفْضَلَ فَقَدْ خَانَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ المُؤمِنینَ»کسی که در پذیرش پستی و منصبی از دیگر مسلمانان پیشی بگیرد، در حالی که میداند در میان آنان فردی پرتوان تر وجود دارد به خدا و پیامبر و مردم خیانت کرده است.»
خلقت انسان
انسان موجود عجیبی است! با پیچیدگیهای فراوان
در قرآن کریم تعریفها و انتقاداتی نسبت به انسان میبینیم که هر کدام به جنبه ای از شخصیت پیچ در پیچ انسان اشاره دارد.
به نمونهای از این آیات نگاهی میافکنیم:
خداوند متعال وقتی از جسم انسان صحبت به میان میآورد اینچنین میفرماید:
– آیا آفرینش آسمان دقیقتر و ظریفتر است یا آفرینش شما؟
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا (سوره مبارکه نازعات آیه 27)
– تو با محکم زدن پا بر زمین نمیتوانی زمین را بشکافی (چرا که زمین از تو سختتر و محکمتر است
إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ (سوره مبارکه اسراء آیه 37)
– همانگونه که اگر فکر میکنی خیلی بزرگ شدهای کمی به کوه نگاه کن (چرا که تو از کوه بالاتر نیستی)
« لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا»(سوره مبارکه اسراء آیه 37)
پس تا اینجا نتیجه این میشود که انسان از آسمان، کوه و زمین ضعیفتر است اما وقتی به آیه 72 از سوره مبارکه احزاب مینگریم میبینیم خداوند متعال از یک شاهکار انسان سخن به میان میآورد و آن شاهکار این است که امانتی را خدا به آسمان، زمین و کوهها با آن عظمت آن عرضه میکند و آنها با کمال جدیت ضعف خود را از تحمل آن امانت اعلام میدارند ولی انسان با کمال شهامت داوطلب تحمل آن میشود و از طرف خداوند متعال نیز پیشنهاد او پذیرفته میشود و او مفتخر به این امانتداری میشود!!
اما آیا او از عهده این امانت بزرگ بر خواهد آمد؟
دو تذکر
خداوند متعال در این آیه شریفه دو کار انجام داده است:
یکی جایگاه رفیع و بسیار مهم انسان به او گوشزد فرموده است که مبادا او این همه شوکت و عظمت را نادیده بگیرد و شخصیت انسانی خود را به ورطه فراموشی ببرد چرا که او کاری کرده است که از عهده آسمان، زمین و کوهها با آن عظمت و استواری آن خارج است
و دوم این که در پایان آیه با تذکر دو صفت از صفات منفی انسان (ظلوم – بسیار ظلم کننده و جهول- بسیار نادان) زمینههای لغزش را به او متذکر شده است و به او میآموزد که اگر بخواهد در مسیر حفظ امانت تلاش او مثمر ثمر باشد باید با دو مشکل درونی خود دست و پنجه نرم کند: بسیار ستمگر بودن و بسیار نادان بودن.
«إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً»
این امانت چیست؟
پرسشی است که مفسران به آن پاسخ های 7 گانه ای را احتمال داده اند (تفسیر نمونه ج 17 ص 451) که فقط به ذکر تعداد کمی از آنها بسنده میکنیم:
1- نعمت عقل؛ که اگر این نعمت عقل به کار گرفته نشود این انسان از حیوان پست تر خواهد شد. (لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها … أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ… اعراف/172)
2- نعمت انسانیت و تکلیف؛ و این نعمت است که او را از سایر موجودات جدا می سازد. انسان تنها موجودی است که اختیار او به خود او داده شده است و اگر او با سوء اختیار خود مسیر دیگری را برای خود انتخاب کند تمام شخصیت خود را کاملا نابود ساخته است.
3- نعمت ولایت امیر مومنان علیه السلام؛
در سوره مبارکه حشر آیه 21 میفرماید:
« لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ، اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم یقینا میدیدی آن را تکه تکه شده از ترس خدا» و همتای قرآن و قرآن ناطق امیر المؤمنین علیه السلام وقتی خبر وفات سهل بن حنیف به آن حضرت رسید فرمودند:
« لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ، اگر کوهی علی را دوست داشته باشد قطعه قطعه خواهد شد» (نهج البلاغه حکمت 111)